تا آن جایی که بین «کارتونهای پرده نقرهای» و «انیمیشنهای سینمایی» تفاوت قائل شویم، «زندگی مخفی حیوانات خانگی ۲» (The Secret Life of Pets 2) در زمینه آثار سرگرمی سینمایی که لایو اکشن نیستند بیشتر به گزینه اول شبیه است تا گزینه دوم. این فیلم به خاطر عدم داشتن تمرکز و یک غیاب یک روایت قوی و منسجم شهره است. این اثر در حقیقت سه داستان کوتاه جدا است که فقط با حضور کاراکترهای قدیمی «زندگی پنهان حیوانات خانگی» به هم متصل شدهاند. اگرچه این از یک لحاظ عرفی «بد» نیست، ولی فیلم را یک تلاش معمولی ناامیدکننده میسازد که چیز زیادی برای عرضه به مخاطبان احتمالی با سن بالای ۱۰ سال ندارد. این یک مثال عالی برای شرایطی است که میگوییم یک دنباله صرفا به این خاطر ساخته شده که نسخه قبلی آن پول زیادی درآورده است.
«زندگی پنهان حیوانات خانگی ۲» در شرایطی اکران شده که سه سال از موفقیت غیرمنتظره نسخه قبلی آن یعنی «زندگی پنهان حیوانات خانگی» میگذرد. همان تیم نسخه قبلی که در زمینه انیمیشن سابقه خوبی دارند مثل کارگردان «کریس رناد» (Chris Renaud) و نویسنده «برایان لینچ» (Brian Lynch) پشت پروژهاند و اکثر صداپیشهها هم بازگشتهاند. بنابراین، این یک جورایی یک سورپرایز نامطبوع است که چطور این فیلم آن قدر از لحاظ هوشمندی و زیرکی نسبت به نسخه قبلی در سطح پایینتری قرار میگیرد. فیلم اول این ایده را مطرح کرد که حیوانات وقتی که صاحبانشان در منزل نیستند چه اتفاقی رخ میدهد (آنها مثل نوجوانانی میشوند که در خانه تنها هستند و قوانین والدینشان بر آنها اعمال نمیشود). این فیلم چیز زیادی به آن ایده اضافه نمیکند. هوشمندانهترین سکانس آن وقتی است که یک سگ کوچک درسّهایی برای تبدیل شدن به یک گربه میبیند. آن سکانس با خود اتفاقات جالبی به علت نمایش تفاوتهای (چه واقعی و چه الکی) میان گربهسانان و سگسانان دارد. آن یک حس فوقالعاده از بازیگوشی را دارد که در اکثر اوقات این محصول عدم حضورش محسوس است.
فیلم این ایده را مطرح میکند که حیوانات خانگی با اعضای جدیدی که وارد خانواده میشوند چطور کنار میآیند. مکس (با صداگذاری «پتن اوزوالت» (Patton Oswalt)) و «دوک» («اریک استون استریت» (Eric Stonestreet)) مجبورند با چیزی غیر قابل گریز کنار بیایند وقتی که صاحب آنها، «کتی» (الی کمپر» (Ellie Kemper)) «با شخص جدیدی آشنا میشود». ازدواج منتج به یک بارداری میشود و خیلی زود این دو نفر یک فرزند را هم به دنیا میآورد. زیاد طول نمیکشد تا آنها با وسواسی بسیار مراقبت از این تازه به دنیا آمده را آغاز کنند. عمده داستان «مکس» و «دوک» در مورد سفر به «مزرعه» است- داستانی که برای حیوانات نقش «حقهبازان شهر» (City Slickers) را دارد (البته بدون «بیلی کریستال» (Billy Crystal)). در دل حیات وحش، منطقه بکر، آنها با سگی به نام «روستر» («هریسون فورد» (Harrison Ford)) آشنا میشوند، حیوانی که با صدای زمخت خود درسهایی از زندگی در مورد خودباوری و عزت نفس ارائه میدهد.
در همین حال، در شهر، «اسنوبال خرگوشه» («کوین هارت» (Kevin Hart)) هویت یک ابرقهرمان را برای خود انتخاب کرده (این منجر به ایجاد یک تم «سوپرمنی» در فیلم میشود). وقتی او به دنبال یک شغل میرود، اما، محدودیتهای او – نداشتن قدرتهای ماورایی برای شروع – خودشان را نمایان میکنند. به هر روی، او و مشتریاش، «دیزی» («تیفانی هدیش» (Tiffany Haddish)) موفق به نجات یک تول پلنگ سفید از دست یک صاحب سیرک بدجنس میشوند. این باعث میشود که آنها تبدیل به هدف اصلی «سرگی» («نیک کرول» (Nick Kroll)) شیطانصفت و افراد او شوند.
نهایتا، در کوتاهترین داستان از بین سه خط داستانی، «گیجت» («جنی اسلیت») پشمالو یک اسباب بازی را از پنجره یک آپارتمان بیرون میاندازد جایی که یک گربه ماده و دوستان پرشمارش آن جا را اشغال کردهاند. او که مصمم است تا آن شی را باز پس بگیرد ولی متوجه است که یک سگ میان آنها جایی ندارد، به سراغ «کلوئی» («لیک بل» (Lake Bell)) میرود تا یاد بگیرد چطور نقش یک گربه را باید ایفا کند.
«زندگی پنهان حیوانات خانگی ۲» از خیلی جهات چشمگیر نیست ولی، با بررسی تمامی جوانب «انیمیشنی برای کودکان»، حداقل میتوان ادعا کرد که برای سینماروهای جوان یک سرگرمی قابل قبول است. تمام تلاش خود را میکند تا به چیزی و کسی توهین نکند، که نتیجهاش شده خطوط داستانی سرراست و خواب آور. کمدی هم به مانند طراحی هنری ملایم است. اگرچه هیچ مشکل فنی با انیمیشن نیست، ولی هیچ فریمی را نمیتوان در فیلم پیدا کرد که چشمها را گرد کند یا به آن برچسب چشمنواز بزنیم. این یک کارتون سینمایی است که به شکلی تر و تمیز ولی ناخوشایند برای مصرف عمومی آماده شده. «زندگی پنهان حیوانات خانگی» اورجینال آنقدری که میشد از این ایده و پتانسیل بهره گرفت، بهره گرفته بود؛ تصمیم برای ساخت یک دنباله برای آن هم این را ثابت میکند. شخصیتها و موقعیتها شاید آشنا باشند ولی فیلم هدفی را ندارد تا به آن برسد و، در نتیجه، بیش از یک ساعت دور خودش میچرخد. این یک سرگرمی انیمیشنی درجه دو است و تنها برای افرادی به درد میخورد که به دنبال یک بهانه برای بیرون رفتن با خانواده خود هستند.
اتفاقات در آپارتمانی در محله ی منهتنِ آمریکا می گذرد که در آن زندگی سگی به نام مَکس به عنوان یک حیوان خانگی با آمدنِ یک هم خانه ی دیگر به نامِ دوک تغییر می کند. آنها همیشه با هم اختلاف و درگیری دارند ، اما وقتی که می فهمند یک خرگوشِ زِبلِ سفید به نامِ گولهبرفی سعی دارد تا یک ارتش از همه ی حیوانات بی خانمان تشکیل دهد تا انتقامی از حیواناتِ خانگی و صاحبانشان که زندگیِ خوشحالی دارند ، بگیرد ، تمامِ اختلاف های خود را کنار می گذارند و…